سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یکی از عارفان روزی در راه کاغذی دید که نام مبارک پرودگار(بسم الله)بر آن

نوشته شده بود

و مردم پا بر آن می نهادند و می گذشتند.ایستاد وکاغذ را برداشت وآن کاغذ

را معطر گرداند

و اندر شکاف دیوار نهاد تا از آسیب پای رهگذران در امان باشد.

مدت ها گذشت.شبی به خواب دید که ندایی به او می گوید:((ای دوست!نام

من خوشبوی

کردی و مرا بزرگ داشتی و حرمت نهادی.ما نیز نام تو معطر گردانیم در دنیا و

آخرت تو را بزرگ و گرامی خواهیم داشت.))



[ یکشنبه 90/11/2 ] [ 12:37 عصر ] [ sina ]

نظر

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه
قالب وبلاگ
گالری عکس

آوازک